بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند
عقل خروش میکند بی تو بسر نمیشود
جاه و جلال من تویی مُلکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بی تو بسر نمیشود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی
آنِ منی کجا روی بی تو بسر نمیشود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زِبَر شدی
باغ ارم سقر شدی بی تو بسر نمیشود
:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24